چند روز پیش توو خیابون ... تصادف شده بود،
دیدم که دو تا راننده خیلی شیک و با فرهنگ بدون مشاجره خاصی
به ماشین ها شون تکیه دادن و منتظرن افسر بیاد کروکی بکشه ....
نوع و صحنه ی تصادف برام عجیب غریب و دور از ذهن بود ، این شد که یه کم حس کنجکاویم گل کرد و
رفتم جلو از یکیشون پرسیدم: چطور تصادف کردید که این مدلی ماشین هاتون خسارت دیده ؟؟؟؟
یکی از راننده ها گفت : من چه میدونم! از این آقای شاسکولِ بی عرضه بپرس!
اون یکی گفت: با منی !!؟؟ تو برو الاغ سواریتو بکن!
این یکی شاکی رفت یقه شو گرفت گفت:
به من گفتی الاغ سوار؟؟ بدبختِ چاقالووو!
اون یکی گفت: یقه رو ول کن عوضی......
میزنم با آسفالت یکی بشی ها!!!
بعدم یکی ذاااارت خوابوند تو گوشش.....
خلاصه که هیچـــــــــــی ،
با یه سوال ساده گند خورد به هرچی فرهنگ و ادب بود ...
هیچی دیگه دیدم به واسطه ی این دعوا کله مسیر ترافیک شد و یه چند هزار نفری سره این سوال ناجای من الاف شدن .....
الانم افسردگی مزمن گرفتم و دنباله مسیر افق هستم که محو بشم می ترسم از کسی مسیرش رو بپرسم ........!!!